| مقاله رشته هنر با عنوان بررسی مرزهای مبهم میان موسیقی و گفتار
در دنیایی که توسط تجربۀ مدرنیته و سرعت و تکنولوژی بی ثبات شده است، فرم های ثابت بیش از پیش نا مطمئن به نظر می رسند ،موسیقی و گفتار نیز گرچه در بسیاری موارد به حدی باهم تمایز دارند که بتوان تفکیک روشنی بین آنها قائل شد، اما به طور کلی از این قاعده مستثنی نیستند این پژوهش در صدد است که توهم قطعیتی که در رابطه با مفاهیمی چون موسیقی و گفتار وجود دارد
|
 |
| دسته بندی | هنر و گرافیک |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 58 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 22 |
مقاله رشته هنر با عنوان بررسی مرزهای مبهم میان موسیقی و گفتار
چکیده:
در دنیایی که توسط تجربۀ مدرنیته و سرعت و تکنولوژی بی ثبات شده است، فرم های ثابت بیش از پیش نا مطمئن به نظر می رسند. ،موسیقی و گفتار نیز گرچه در بسیاری موارد به حدی باهم تمایز دارند که بتوان تفکیک روشنی بین آنها قائل شد، اما به طور کلی از این قاعده مستثنی نیستند. این پژوهش در صدد است که توهم قطعیتی که در رابطه با مفاهیمی چون موسیقی و گفتار وجود دارد و آنها را پدیده هایی مطلقاً مستقل و چارچوب دار تلقی می کند، را مورد پرسش قرار دهد و مرز های مبهم آنها با یکدیگر را مورد توجه قرار دهد. برای نیل به این هدف ابهام در تعاریف موسیقی وگفتار، عناصر مشترک، مفاهیم موازی، و پیوند آنان در آثار آهنگسازان مورد توجه قرار خواهد گرفت. ضرورت عمدۀ این بررسی به چالش گرفتن ایده ای است موسیقی و گفتار را پدیده هایی آشکارا متعین و قطعی می داند و هم پوشانی های آنها را نادیده می گیرد. بازاندیشی این مسائل یاری خواهد کرد تا موسیقی محدود به تعاریف پذیرفته شده نماند و چند بعدی بودن آن و وسعت هستی شناختی شگفت انگیز آن بیش از پیش در نظر آید.
واژه های کلیدی:
موسیقی
گفتار
مرزبندی
ابهام
مقدمه:
موسیقی و گفتار در طول قرون گذشته به عنوان مقولاتی مجزا در نظر گرفته شده اند و استقلال مطلق آنها از یکدیگر (البته نه انکار ارتباط آنها) در ژانر های مختلف، امری بدیهی فرض شده است. این نوشته تلاش دارد تا علاوه بر به رسمیت شناختن تمایزات غیر قابل انکار آنها، شکنندگی مرز و ابهامات جداسازی آنها را نیز در نظر آورد و بر این فرضیه استوار است که در بسیاری موارد، هیچ راه مشخص و ساده ای برای تفکیک دقیق و همه جانبۀ موسیقی و گفتار وجود ندارد. آنها مفاهیمی باز و چند بعدی هستند که به سختی می توان آنها را در مدلهای بسته جا داد. البته لازم به ذکر است که این هرگز به معنای تلقی آنها به عنوان مفاهیمی دلبخواهی و یا انکار تمایزات آشکار بین آنها نیست.
این مقاله بر چهار بخش عمده استوار است. در بخش اول به ابهامات موجود در تعاریف موسیقی و گفتار پرداخته می شود. نقض تعاریف رایج از موسیقی با انواع موسیقی هایی که از قوانین آن تعاریف پیروی نمی کنند یا فرم های غیر موسیقایی ای که با آنها منطبق اند (از جمله گفتار معمولی)، در مرکز توجه این بخش قرار دارد. همین مسئله در مورد تعاریف رایج از گفتار و مشکلات آنها نیز پی گیری می شود. بخش دوم و سوم به ترتیب به عناصر مشترک و مفاهیم موازی میان موسیقی وگفتار می پردازند تا بر این نکته تاکید ورزند که شباهت های موسیقی و گفتار باعث می شوند تا در بسیاری نمونه ها نتوان تمایز دقیقاً روشن و مشخصی بین آنها قائل شد و اینکه هم پوشانی های آنها به اندازه ای هست که با رعایت پاره ای ملاحظات، بتوانند در هم ادغام شوند. این ادغام و همبستگی در آثار آهنگسازان مختلف، موضوع بخش پایانی است که خود مشکلات جداسازی کامل موسیقی و گفتار به شکلی صریح و شفاف را، بیش از پیش آشکار می کند.
فهرست مطالب
بررسی مرزهای مبهم میان موسیقی و گفتار1
چکیده:2
واژه های کلیدی:2
مقدمه:3
ابهام در تعریف:3
عناصر مشترک:9
مفاهیم موازی:14
پیوند موسیقی و گفتار در آثار آهنگسازان:17
نتیجه گیری:21
پی نوشت ها:22
دانلود طرح توجیهی مدرسـه غير انتـفاعي